تا چند سال پیش وقتی می رفتم قم، میدیدم که روی هر مغازه ای تابلو زده "سوهان حاج حسین" "سوهان حاج حسین اصل" "سوهان اصل حاج حسین" "اصل سوهان حاج حسین" "حاج حسین اصل سوهان"... تا اینکه در همشون رو تخته کردن و قانون گذاشتند که همه ی این اسمها ممنوع است.
داستان احزاب اصولگرای ما هم داره همین طور میشه "حزب اصولگرایان منتقد" " ائتلاف بزرگ اصولگرایان اصل" " اصل اصولگرایان مهم" " اصولگرایان خوب کارامد" "اصولگرایان بهتر و مخلص شما " ! ..
بنده به عنوان کسی که حداقل عناوین روزنامه ها و جهت گیری های سیاسی را می خوانم، هیچ بویی از همگرایی و اتحاد در سال جدید به مشامم نمی رسد. فرق امسال (سال اتحاد) و پارسالِ ما در تیتر زدن و تاکید کردن و رسوا کردن و.. چیست؟ بنده هنوز هیچ تغییری در بین دوستان ندیدم، با این جهت گیری ها که هنوز چند ماه از بیانات ابتدای سال رهبر معظم نگذشته است، خدا آخر سالمان را ختم به خیر کند. منظورم صرفا انتخابات مجلس نیست. و اصلا لزومی نمی بینم که تصریح کنم این مساله شامل مقابله با "دشمنان دوست نما" نمی باشد.
به نظر من امروز تضعیف احمدی نژاد عین تضعیف عماد افروغ است و انتقاد علنی و بی مهابا از قالیباف همان تضعیف همه ی این جریان است. ناسزا گفتن به چمران و بیادی و شیبانی و طلایی هیچ فرقی با هم ندارند. حتی اگر خوش چهره و افروغ و ... از روز اول با تمام قوا به انتقاد و مخالف خوانی پرداختند و حتی اگر بعضی دیگر در شهرداری شروع به کادرسازی و بده بستان سیاسی و... کردند مطمئن باشید در این بین کسی برنده است که با متانت به گفته مقام معظم رهبری گوش فرا دهد و ایرادات را درِ گوشی و به خود افراد بگوید نه اینکه با رسانه ای کردن آن به اختلافات دامن بزند.
البته دأب دولت فعلی از ابتدا سکوت در برابر جریان سازی ها بوده چه آنکه رییس جمهور بارها بطور غیر علنی با افروغ و قالیباف و ... جلسه برگذار کرده تا کدورت ها رفع شود و انتقادات مورد توجه قرار گیرد ولی روی سخنم بیشتر با عزیزان خارج از دولت است. البته بزرگوارانی هم مثل چمران هستند که همواره از رسانه ای کردن اختلافات و انتقادات فرار کرده اند و خداوند هم به عزت آنان افزوده است.
کسی منکر این نیست که مقابله ی احمدی نژاد برابر هاشمی به مراتب سخت تر و عجیب تر از پیروزی خاتمی در مقابل ناطق نوری بوده است ولی چرا دوستان اصولگرا نگذاشتند شیرینی این تحولات به کام مردم خوش بیاید و نمی خواهند بگذارند با وحدت و یکدلی در یک فضای آرام به فکر ساختن کشور باشیم. و این پراکندگی ها به سود چه کسی است. گویا بعضی دوستان اصولگرا تنها با انتقاد زنده هستند و جمله ای با فعل مثبت از ایشان شنیده نشده و گاهی این توهم ایجاد می شود که حیات سیاسی آنها در گرو مخالف خوانی و دادوبیداد در رسانه ها ست. سلمت که این همه انتقادات برای پویایی و... خیلی ضروری است ولی تاکنون چه کسی در کشور از این همه انتقاد و مخالف خوانی اصولگرایان سود برده است: افروغ؟ احمدی نژاد؟ خوش چهره؟ قالیباف؟...
بار دیگر تاکید می کنم کسی که در این مشاجرات مطبوعاتی سکوت کند و مشکلات را پشت صفحه اول روزنامه ها حل کند برنده است.
کلام امام خمینی رحمه الله
ممکن است هر کس در فضای ذهن و ایده های خود نسبت به عملکردها و مدیریت ها و سلیقه های دیگران و مسئولین انتقادی داشته باشد‚ ولی لحن و تعابیر نباید افکار جامعه و آیندگان را از مسیر شناخت دشمنان واقعی و ابرقدرت ها که همه مشکلات و نارسایی ها از آنان سرچشمه گرفته است‚ به طرف مسایل فرعی منحرف کند و خدای ناکرده همه ضعف ها و مشکلات به حساب مدیریت و مسئولین گذاشته شود و از آن تفسیر انحصارطلبی گردد که این عمل کاملا غیر منصفانه است و اعتبار مسئولین نظام را از بین می برد و زمینه را برای ورود بی تفاوت ها و بی دردها به صحنه انقلاب آماده می کند.
من امروز بر این عقیده ام که مقتدرترین افراد در مصاف با آن همه توطئه ها و خصومت ها و جنگ افروزی هایی که در جهان علیه انقلاب اسلامی است‚ معلوم نبود موفقیت بیشتری از افراد موجود به دست می آوردند. صحیفه نور ج21 ص94
3اسفند 1367 :
انتقاد سازنده معنایش مخالفت نبوده و تشکل جدید مفهومش اختلاف نیست. انتقاد بجا و سازنده باعث رشد جامعه می شود. انتقاد اگر به حق باشد‚ موجب هدایت دو جریان می شود. هیچ کس نباید خود را مطلق و مبرای از انتقاد ببیند. البته انتقاد غیر از برخورد خطی و جریانی است. اگر در این نظام کسی یا گروهی خدای ناکرده بی جهت در فکر حذف یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد‚ حتما پیش از آن که به رقیب یا رقبای خود ضربه بزند به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است. در هر حال یکی از کارهایی که یقینا رضایت خداوند متعال در آن است‚ تالیف قلوب و تلاش جهت زدودن کدورت ها و نزدیک ساختن مواضع خدمت به یکدیگر است. باید از واسطه هایی که فقط کارشان القا بدبینی نسبت به جناح مقابل است‚ پرهیز نمود. شما آن قدر دشمنان مشترک دارید که باید با همه توان در برابر آنان بایستید‚ لکن اگر دیدید کسی از اصول تخطی می کند‚ در برابرش قاطعانه بایستید. صحیفه نور ج 21 ص 48
|
محمد جواد ظریف برای اولین بار در دولت نهم در سیاهِ گفتگو بین ایران و امریکا را باز کرد. او با برخی از میانهروها و کمتر دیوانهگان امریکا دیدار کرد و سعی کرد به امریکاییها بگوید به خدا ما آدمهای خوبی هستیم!
پس از آن بود که «کمتر دیوانهگان» امریکا که در شورای روابط خارجی ایالات متحده جمع شدهاند، اقدام به تست ایران برای راستیسنجی این تمایل به نزدیکی کردند. آنها احمدینژاد را برای اینکار به شورای روابط خارجی دعوت کردند و احمدینژاد هم رفت و آنجا با برخی از سیاستمداران «شیطان بزرگ» مذاکره کرد. خوبیاش این بود که به سبب اخلاصاش آنجا اتفاقی نیفتاد که هیچ برای مذاکرهکنندهگان طرف امریکایی خیلی هم گران تمام شد. آیپک به شدت شاکی شد و قضیه فیصله یافت. پس از آن در اجلاس امنیتی بغداد برادر عراقچی معاون متکی با معاونین رایس در بغداد ملاقاتکی داشت.
و اما اکنون برخی حس آشتیکنان (زن و شوهرانه) به خود گرفتهاند و گویا بنا است که همه چیز به خوبی و خوشی در بستر گرم و نرم سیاسی که حسنی مبارک (نسخه دوم انور سادات و خیانتکار به اسلام*) در «شرم الشیخ» برای رایس و متکی گسترده حل شود.
فقط در یک لحظه دیدار، کدورتهای فیمابین که بیش از 50 سال است تشدید میشود حل شود. البته از روحیه مهربانانه جناب متکی خیلی بعید نیست. اما باید دید خواهران(!) امریکایی چهگونه با این موضوع برخورد خواهند کرد؟
آیا امریکا یکشبه مهربان شد و دست از سرنگونی ما برداشت؟ آیا امریکا ما را به عنوان یک کشور که حق حیات دارد و حق اعمال حاکمیت ملی دارد و حق دارد منافعی داشته باشد و حق دارد در سیاست خارجی خود مستقل تصمیم بگیرد و مستقل عمل کند خواهد شناخت؟
آیا امریکا از ما به خاطر همهی جنایتهایی که مرتکب شده و همهی حمایتهایی که از دشمنان ملت ایران کرده و نقش اساسی خود در به خاک و خون کشیده شدن جوانان و مردان و زنان کشورمان در به راه اندازی و ادامهی آن داشته عذرخواهی خواهد کرد؟
آیا آمریکا با ما تفاهم نامهی امنیتی و عدم معارضه امضا خواهد کرد؟ آیا امریکا از حمایت از دیکتاتوری پهلوی و دیکتاتوری صدام و کشتار حجاج در مکه و سرنگونی هواپیمای مسافربری و حمله به کشتیهای ایرانی و کودتای 28 مرداد و هزاران کثافتکاری دیگرش، ابراز ندامت میکند و قول میدهد دیگر تکرار نکند؟!
بسیار سادهلوحند کسانی که خیال کنند امریکا با ما سر مهربانی و دوستی خواهد گرفت؛ هرگز و به هیچ قیمتی. فرهنگ آنگلوساکسون هرگز به یک کشور شرقی نمیتواند بیش از برده نگاهی داشته باشد. آنان غیر خودشان را فقط به چشم حشراتی بیارزش میبینند که باعث زحمتشان است. آنان اگر قدرت داشتند یک لحظه ما را تحمل نمیکردند. امروز در حالی که در باتلاقهای گوناگون سیاسی نظامی غرق شدهاند و نیاز مبرم به ما دارند هنوز گردنکلفتی میکنند.
من اگر جای متکی بودم مذاکرات خودم با رایس را فقط در بهشت زهرا ترتیب میدادم. مذاکرات خود را در لانهی جاسوسی و یا روی کشتی نیمسوخته پیکان و یا در محل سقوط هواپیمای ایرباس در خلیج فارس انجام میدادم. اگر جای او بودم تیم دیپلمات پنج نفره که همکنون در چنگال شیطان اسیرند را هم به پای میز مذاکره دعوت میکردم، مگر نه این است که موضوع مذاکره عراق و چیزهای شبیه این است؟
چگونه میتوان به مذاکرات و روابط با امریکا دل خوش کرد در حالی که او به ما به چشم نوکر وحشی نگاه میکند. اگر بنا است ما با امریکا سازش کنیم پس چرا انقلاب کردیم؟ مگر ما چه چیزیمان کم بود؟ از الطاف مهربانانه عموسام بهرهمند بودیم. نانمان بوی نفت بیشتری میداد و زندگی بهتری داشتیم. چرا خود را درگیر اینهمه مصایب کردیم؟ الا این بود که از حقارت خسته شده بودیم؟ الا این بود که طاقت نوکری نداشتیم؟ الا این بود که خمینی به ما یاد میداد که بنده کسی غیر خدا نباشید؟ چه شد که حالا فکر کردیم رابطهی ارباب و نوکری امریکا با دنیا به پایان رسیده است؟
آیا امریکا میتواند با هیچ کشور رابطهی برادری داشته باشد؟ به راستی کدام کشور از بستر نزدیکی با امریکا پاک برخاسته؟
هرگز چنین نیست. امریکا شیطان بزرگی است که رابطهی ما با او رابطه بره با گرگ است، اگر بدترش را نگوییم.
رابطه و مذاکره با امریکا هم خیانت است هم حماقت است.
گفت پرهیز کن از صحبت پیمانشکنان
ما ایالات متحده را از ایران بیرون انداختیم تا حکومت اسلام را برقرار نماییم. صحیفه نور ج 22 صفحه 264
اکنون قدرتهای بزرگ جهان از اسلام و برنامه های غرب و شرق زدائی آن به وحشت افتاده اند و شیطان بزرگ، جوجه شیطان ها را فرا خوانده و به تمام توطئه ها برای خاموش کردن نور خدا دست یازیده است. صحیفه نور ج 17 صفحه 29
این (رابطه با امریکا) مثل رابطه بره با گرگ است. رابطه بره با گرگ، رابطه صلاحمندی برای بره نیست. اینها می خواهند از ما بدوشند. اینها نمی خواهند به ما چیزی بدهند. صحیفه نور ج 10 صفحه 58
______________________________
* – امام خمینی 16/5/65
|
با این سیاستمداران آقای خاتمی،بجای فتح قدس و کربلا، داشتیم کم کم شابدالعظیم را هم از دست می دادیم. بی غیرت هایی که با شعار مصلحت اندیشی، توسعه سیاسی و خروج از انزوای جهانی، ناموس این مملکت را به حراج می گذاشتند.
رسم دوستان مزدور این بوده که بعد از پایان دوره ماموریت به آغوش غرب فرار می کردند. از مهاجرانی (شیر خر خورده) گرفته تا سیروس ناصری (پول نفت خورده). ولی ظاهرا این جناب موسویان دیگه خیلی دیر جنبید. بعد از درخواست تابعیت بریتانیا توسط آقای مهاجرانی- یعنی وزیر فرهنگ ایران!- جاسوس بودن یک عضو برجسته سیاسی- امنیتی دولت خاتمی یعنی آخر شایسته سالاری و کارشناسی و از اینجور گلواژه ها...
این هم بیانات خمینی کبیر: من بارها اعلام کرده ام که با هیچ کس در هر مرتبه ای که باشد عقد اخوت نبسته ام. چهارچوب دوستی من در درستی راه هر فرد نهفته است.ما باید مدافع افرادی باشیم که... ما باید دشمن سرسخت کسانی باشیم که پرونده های همکاری آنان با آمریکا از لانه جاسوسی بیرون آمد... کسانی که از منافقین و لیبرال ها دفاع می کنند‚ پیش ملت عزیز و شهید داده ما راهی ندارند. اگر ایادی بیگانه و ناآگاهان گول خورده که بدون توجه بلندگوی دیگران شده اند‚ از این حرکات دست بر ندارند‚ مردم ما آنها را بدون هیچ گونه گذشتی طرد خواهند کرد. تاریخ: 2/1/1368
امید است که علمای اعلام و مراجع بزرگ اسلام از خیانت و نفوذ اجانب و عمال استعمار به حوزه های علمیه و جامعه روحانیت جلوگیری به عمل آورند و ایادی مخالفین را که در سلک روحانیت قرار دارند و اسلام و روحانیت رابه سقوط و انحطاط تهدید می کنند طرد و رسوا سازند و اجازه ندهند که مشتی فریب خورده و دنیا طلب استقلال هزار ساله شیعه را دستخوش امیال و اغراض مخالفین اسلام و مزدوران استعمار قرار دهند.صحیفه نور ج1 ص197
من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش می کنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. صحیفه نور ج20 ص240 تاریخ: 29/4/67
|
بالاخره بعد سالها رواج بی بند و باری در همه ی لایه های جامعه از سیاسی تا اقتصادی و اجتماعی که ناشی از سیاست های غلط و سهل انگاری های دولت خاتمی و رفسنجانی بود، دولت جدید تصمیم گرفت یک نیمچه حرکتی[!] علیه بی حجابی بکند، که البته با مخالفت بعضی مزدوران داخلی و خارجی مواجه شد. اما واقعا حرکت انقلابی چیست؟ در حالیکه روزنامه ها و سایتهای خبری پر شده است از قلم بدستان مزدوری که ترویج فساد در راس اهداف آنان است.
واقعیت این است که احمدی نژاد هم انقلابی برخورد نکرده است. چه را که برخورد انقلابی در بیان امام خمینی کبیر اینگونه است:
صحیفه نور ج8 ص251
ما نمی خواهیم در خارج از کشور وجاهت پیدا کنیم، ما می خواهیم به امر خدا عمل کنیم و اما اشتباهی که ما کردیم این بود که به طور انقلابی عمل نکردیم و مهلت دادیم به این قشرهای فاسد، و دولت انقلابی و... هیچ یک از اینها عمل انقلابی نکردند و انقلابی نبودند. اگر ما از اول که رژیم فاسد را شکستیم و این سد بسیار فاسد را خراب کردیم، به طور انقلابی عمل کرده بودیم، قلم تمام مطبوعات را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم و روسای آنها را به محاکمه کشیده بودیم و حزب های فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم و روسای آنها را به سزای خودشان رسانده بودیم و چوبه های دار را در میدان های بزرگ برپا کرده بودیم و مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم، این زحمت ها پیش نمی آمد.
من از پیشگاه خدای متعال و از پیشگاه ملت عزیز عذر می خواهم، خطای خودمان را عذر می خواهم. ما مردم انقلابی نبودیم، دولت ما انقلابی نیست، ارتش ما انقلابی نیست، ژاندارمری ما انقلابی نیست، شهربانی ما انقلابی نیست، پاسداران ما هم انقلابی نیستند، من هم انقلابی نیستم. اگر ما انقلابی بودیم، اجازه نمی دادیم اینها اظهار وجود کنند. تمام احزاب را ممنوع اعلام می کردیم. تمام جبهه ها را ممنوع اعلام می کردیم، یک حزب و آن "حزب الله" حزب مستضعفین، و من توبه می کنم از این اشتباهی که کردم و من اعلام می کنم به این قشرهای فاسد در سرتاسر ایران که اگر سر جای خودشان ننشینند ما به طور انقلابی با آنها عمل می کنیم.
|
متاسفانه هر روز عرصه تبلیغات رسانه ای در کشور علیه دولت تنگ تر می شود. از حمایت هلوکاست گرفته تا مهرورزی های خبرگزاری مهر،ایلنا و... طرحهای متعصبانه مجلس محترم(!) هم جای خود دارد. چون مقام معظم رهبری فرمودند انتقاد از دولت اگر بحق هم باشد در این شرایط رسانه ای کردن آن جایز نیست. لذا دیگر امیدی به این منتقدان دوست نما نیست که از این "لجن پراکنی" (به تعبیر مقام معظم رهبری در مورد منتقدان بی انصاف دولت) دست بردارند... لذا این جملات را برای یادآوری احمدی نژاد می نویسم :
"من بار دیگر از مسئولین بالای نظام جمهوری اسلامی می خواهم که از هیچ کس و از هیچ چیز جز خدای بزرگ نترسند و کمرها را ببندند و دست از مبارزه و جهاد علیه فساد و فحشای سرمایه داری غرب و پوچی و تجاوز کمونیزم نکشند که ما هنوز در قدم های اول مبارزه جهانی خود علیه غرب و شرقیم.
مگر بیش از این است که ما ظاهرا از جهانخواران شکست می خوریم و نابود می شویم مگر بیش از این است که ما را در دنیا به خشونت و تحجر معرفی می کنند مگر بیش از این است که با نفوذ ایادی قاتل و منحرف خود در محافل و منازل‚ عزت اسلام و مسلمین را پایکوب می کنند مگر بیش از این است که فرزندان عزیز اسلام ناب محمدی در سراسر جهان بر چوبه های دار می روند مگر بیش از این است که زنان و فرزندان خردسال حزب الله در جهان به اسارت گرفته می شوند بگذار دنیای پست مادیت با ما چنین کند ولی ما به وظیفه اسلامی خود عمل کنیم."
صحیفه نور ج21ص108_ 7/1/68
|