این روزها بازار خاطره گویی داغ است! ما هم قسمتی از بیانیه گروهک نهضت آزادی پس از انتصاب بازرگان به نخست وزیری موقت را جهت یادآوری به این خائنان، آورده ایم :
"از آنجا که به فرمان آیه شریفه اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم اطاعت از این امر را وظیفه شرعی و عقیدتی خود به شمار میآوریم و از آنجا که بر طبق اصل والای اسلام و به خصوص مذهب شیعه که مرجعیت عالی آن به عنوان نیابت از امام حق عزل و نصب دارد، وظیفه خود میدانیم که به برادر ارجمند آقای مهندس بازرگان اطمینان دهیم که هر چه بیشتر در جهت رسالت مکتبی و تشکیلاتی که نهضت آزادی ایران بر دوش دارد بر تلاش خود بیفزاییم."
اینهم اولین جمله فرمان حضرت امام در انتصاب دولت موقت تا قبل از رفراندوم:
بنا به پیشنهاد شورای انقلاب، برحَسَب حقّ شرعی و حقّ قانونی ناشی از آرایاکثریت قاطع قریب به اتّفاِق ملت ایران که طی اجتماعات عظیم و تظاهراتوسیع و متعدد در سراسر ایران نسبت به رهبری جنبش ابراز شده است و بهموجب اعتمادی که به ایمان راسخ شما به مکتب مقدس اسلام و اطلاعی که ازسوابقتان در مبارزات اسلامی و ملی دارم، جنابعالی را بدون در نظر گرفتنروابط حزبی و بستگی به گروهی خاص مأمور تشکیل دولت موقت مینمایم.
|
کتاب چهل حدیث ص6 : این ممالک سبعه در تحت تصرف نفس است به مقام ((وهم))‚ زیرا که وهم سلطان قوای ظاهره و باطنه نفس است. پس اگر وهم حکومت نمود در آنها به تصرف خود یا شیطان‚ این قوا جنود شیطان گردند و مملکت در تحت سلطنت شیطان واقع شود‚ و لشکر رحمان و جنود عقل مضمحل گردند و شکست خورده رخت از نشئه ملک و دنیای انسان درکشند و هجرت نمایند‚ و مملکت خاص به شیطان گردد. و اگر وهم در تحت تصرف عقل و شرع در آنها تصرف نماید و حرکات و سکنات آنها در تحت نظام عقل و شرع باشد‚ مملکت رحمانی و عقلانی شود و شیطان و جنودش از آن رخت بربندند و دامن در کشند. پس جهاد نفس که جهاد بزرگ است‚ و از کشته شدن در راه حق تعالی بالاتر است‚ در این مقام عبارت است از غلبه کردن انسان بر قوای ظاهره خود‚ و آنها را در تحت فرمان خالق قرار دادن‚ و مملکت را از لوث وجود قوای شیطان و جنود آن خالی نمودن است.
از نظر عرفا انسان، عالم کبیر است و جهان، انسان صغیر است. به عبارت دیگر آنچه در وجود انسان مختصر شده است در این عالم بسط داده شده و آنچه در این دنیا است تماما در انسان وجود دارد. همانطور که انسان به ترتیب دارای مراتب جسم، خیال، وهم، عقل، قلب و... است این عالم هم دارای مراتب ماده و برزخ، قیامت و... است به عبارت دیگر کسی که از درون به خود فرو رود و مراتب خود را بدقت بشناسد به همین اندازه به مسایل این دنیا معرفت پیدا می کند. این قاعده ی الهی از اصول اولیه و مهم عرفان نظری است که در اشعار مولوی، شیخ شبستری و یا نوشته های شیخ اکبر بارها از آن سخن به میان آمده است. کسی که این قاعده را در وجود خود پیاده کند و دنیا را اینگونه ببیند که آنچه در بیرون مشاهده می کند جزئی از وجود خودش است، در واقع اولین قدم سلوک در این طریق را برداشته است وگرنه مادامیکه بخاطر سروصدای همسایه به او ناسزا بگوید و از زخم زبان دوستش برنجد... و اینچنین از ظواهر این دنیا تاثیر بگیرد همچنان اندر خم یک کوچه است.
در این قدم اول یعنی سیر آفاق و انفس و تطبیق این دو، انسان مراحل نخست معرفت نفس را فرا می گیرد. اینگونه است که بدون آنکه از دانشگاه علوم سیاسی لندن و پاریس فارغ التحصیل شده باشی می دانی که در کجای دنیا چه خبر است و چه اتفاقی می افتد زیرا این حوادث همه در نزد تو حاضر است. لذا امام خمینی(ره) مثلا در مورد پیش بینی فروپاشی شوروی به ساعتها مطالعه اوضاع پیچیده جوامع شوروی و مسایل حزب کمونیست و ... احتیاجی ندارد بلکه یک نگاه به درون خویش و عالم نفس می اندازد و چنین می بیند. این مسیر است که فاصله ات تا خدا فقط یک قدم است. اینجاست که "من عرف نفسه فقدعرف ربه" اینجاست که معرفه النفس انفع المعارف. اینجاست که امیرالمومنین می فرماید: فرزندم سر بر سینه خویشتن دار. اینجاست که علامه حسن زاده می فرماید عزیزم خود را باش! از این طریق، پشت دیوار که سهل است علم تو به کهکشانها و ماورای تاریخ قد می کشد. چه آنکه همه امروز در نزد تو حاضر است و منتظر توست تا برای شناخت به سینه ات مراجعه کنی. طهارت را از ظاهر و خیال خویش آغاز کنی تا این علوم شفاف و قابل خواندن شود.
با این حساب معلم سیاسی امام خمینی مرحوم مدرس نبوده است بلکه جناب شاه آبادی استاد این سویی سیاست و عرفان و جامعه شناسی امام خمینی بوده اند. (رحمهم الله تعالی)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت: امیدوارم اختصار بیش از حد در این نوشته، باعث شهید شدن اصل بحث نشده باشد.
|
وقتی خبر تحریم علمی دانشجویان ایرانی از سوی اروپا در رشته های حساس را شنیدم فهمیدم:
2. دشمن از این نهضت علمی بیشتر ترس و واهمه دارد تا موشکهای قاره پیما.
3. دیگر کشورهای اسلامی یا در زمینه علمی حرفی برای گفتن ندارند یا برای تمدن غرب خطری ندارند و در آن حل شده اند. یا هردو!
4. آزادی بیان که جای خود دارد، آزادی آموزش و علم آموزی هم، همه کشک ]بالتشدید الکاف[ و پشم است!
5. غرب مدرن تفاوتی با غرب قرون وسطا ندارد و هنوز هم مانند زمان گالیله، تعصبات بر علوم و فنون غلبه دارند.
6. دشمنان ما از "هر وسیله ی ممکن" برای مبارزه با ما استفاده می کنند.
7. سیاستمداران غربی اینقدر احمق هستند که گمان می کنند علم را می توانند در قفسی حبس کنند.
8. سیاستمداران غربی نمی فهمند که با بستن رسمی این راه، بسیاری از دوستداران]خودباختگان[ خود را در داخل کشورمان از دست می دهند.
9. غرب از ایرانی که پیشرو کشورهای اسلامی و الگوی رشد اسلامی باشد چنان می ترسد که حاضر شده است با این وضوح، اصول اولیه لیبرالیسم خود را علنا در سطح اعلامیه وزرای خارجه اروپا زیر پا بگذارد و لگدمال کند.
10. لطف خدا شامل ما شده تا سنگ بنای این نهضت جدید علمی را با داراییهای فرهنگی خود بنا بگذاریم، نه آنکه دانش غربی را بگیریم و رنگ اسلامی به آن بزنیم.
|
ملت حماسه یا ملت گریه : این مجالس عزای سیدالشهداست و مجالس دعا و دعای کمیل و سایر ادعیه است که می سازد این جمعیت را اینطور و اساس را اسلام از اول بنا کرده است‚ به طوری که با همین ایده و با همین برنامه به پیش برود و اگر چنانچه واقعا بفهمند و بفهمانند که مساله چه هست و این عزاداری برای چه هست و این گریه برای چه اینقدر ارج پیدا کرده و اجر پیش خدا دارد‚ آنوقت ما را ملت گریه نمی گویند‚ ما را ملت حماسه می خوانند. اگر بفهمند آنها که حضرت سجاد سلام الله علیه که همه چیزش را در کربلا از دست داد و در یک حکومتی بود که قدرت بر همه چیز داشت‚ این ادعیه ای که از او باقی مانده است چه کرده است و چطور می تواند تجهیز بکند‚ به ما نمی گفتند که ادعیه برای چیست. اگر روشنفکران ما فهمیده باشند که این مجالس و این دعاها و این ذکرها و این مجالس مصیبت جنبه سیاسی و اجتماعی اش چیست‚ نمی گویند که برای چه این کار را بکنیم. صحیفه نور ج16 ص209
|
روزهایی که رییس جمهور ایران هر ساعت صحبت از گفتگوی تمدنها می کرد و صلح و گفتگو با غرب را از ایشان گدایی می کرد ارتش غرب (ناتو) با حمله به افغانستان اولین پاسخ روشن خویش را به خودباختگان ایرانی داد. دومین پاسخ صریح غرب به این خودباختگان وقتی بود که جرج بوش در کلیسای تدبیریها این حمله را جنگ صلیبی خواند. ولی گویا ذلت بعضی سیاستمداران ایرانی پایانی نداشت. غرب با حمله به عراق سعی کرد معنی باروت و سرب داغ را به ایرانیهایی که آرمانهای امام خمینی را نمی فهمند تفهیم کند تا امروز شاهد کشتار میانگین روزانه 70-60 نفر شیعه در عراق طبق آمار رسمی (و بیش از این تعداد در آمار غیر رسمی) باشیم...از آنجا که اگر تیمی فقط دفاع کندبالاخره گل می خورد، مردم ایران تصمیم گرفتند فردی را روی کار بیاورند که تدبیر و جرات حمله به غرب را داشته باشد و با ابتکار عمل، عزت را به مسلمانان برگرداند و کار با افسانه هلوکاست آغاز شد :
بعد از سالها انفعال در مقابل غرب، جمهوری اسلامی توانست با یافتن نقطه ضعف سیاسی-تاریخی صهیونیست بین الملل (یعنی افسانه هولوکاست) به راحتی و با انگشت کوچک خود گلوی صهیونیست را بفشارد تا "غیر منطقی بودن" تمدن غرب را به همه جهان ثابت کند(یعنی ممنوعیت تحقیق علمی در مورد یک موضوع تاریخی). هر روز جهان با شنیدن اخبار محکومیت دانشمندانی که در این مورد مشغول پژوهش هستند به این واقعیت نزدیک می شود که تمام شعارهای تمدن غرب مبنی بر آزادی بیان همه کشک و پشم است! این موضع گیری ایران در مورد هولوکاست باعث شده تا مشروعیت بزرگترین دشمن جمهوری اسلامی ایران در جهان باردیگر زیر سوال برود . یعنی آرزوی امام خمینی (ره) در مورد این غده سرطانی به واقعیت نزدیکتر شود.
از طرفی ایران با این موضع گیری قاطع خود، محل امنی برای تمام یاران ضدصهیونیست در جهان شده است و حتی یهودیان ضدصهیونیست جهان هم چشم امید به سیاستهای کشورمان دوخته اند و با حضور خاخام های یهودی در همایش هلوکاست از دهها کشور جهان، این مطلب را ثابت کرده اند که می توانند بازوی اعمال فشار به دشمنان اسلام و انسانیت باشند.این فعالیتها در جمهوری اسلامی باعث ایجاد موج روحی-روانی به صهیونیستها و نیز بیداری بیشتر مسلمانان شده است و به زودی این موج در جهان قوی تر خواهد شد...در این میان موضع گیری بعضی دوستان داخل کشور برای ما بسیار جالب است که برای منافع حزبی و گروهی خود تمام این دستاوردها را نادیده می گیرند و تمام این سیاستها را تنها ناشی از تحریکهای یک مشاور رییس جمهور خلاصه می کنند و نهایتا وی را سرپل ارتباطی احمدی نژاد با نئونازی های آلمانی یعنی کانون اصلی این موضع گیری دولت ایران معرفی می کنند. سایت بازتاب متاسفانه از موضع گیریهای خصمانه اش با دولت دست برنمی دارد و دکتر رامین، دبیر سیاسی رایحه خوش خدمت را فردی بی ریشه، مجرم و مرتبط با نئونازیهای آلمانی معرفی می کند. هرچند که این وصله ها کیلومترها با دکتر رامین (رییس سابق شبکه چهارم صدا و سیمای جمهوری اسلامی و مدیر مسوول مجله امامت و...) فاصله دارد ولی این پرسش باقی است که چرا سایت بازتاب برای ضدیت با احمدی نژاد حامی هلوکاست شده است؟! بیشتر بخوانید:
هولوکاست افسانه نیست! (حسین شریعتمداری)
|